خلاصه داستان: دادلی افسر دستوپاچلفتی پلیس سوارهنظام سلطنتی کانادا بود که همواره تلاش میکرد لیاقت و مهارت خودش را به مافوقش نشان دهد، اما از بختِ بد، اغلب کارها را خرابتر میکرد، بهویژه آنکه شخصیت شرور کارتون با نام «اسنایدی ویپلَش» برایش دردسر درست میکرد.