خلاصه داستان: زندگی روزمره برای نوزادان نوپا که بهتازگی راه افتادهاند، خیلی هیجانانگیز است، چون آنها برای اولین بار در عمرشان این چیزها را تجربه میکند؛ چیزهایی که احتمالاً برای هرکسی خیلی زود تکراری و یکنواخت میشود برای آنها لذت خاصی دارد. آنها محیط اطراف خود را جستجو میکنند و چیزهای عجیبی پیدا میکنند و چون هنوز از خوب بودن یا بد بودن چیزهایی که مییابند خبر ندارند بنابراین از هیچچیز هم نمیترسند!
خلاصه داستان: علی بابا که به نجاری در اطراف یک غار مشغول بود به صورت اتفاقی با ورود به غار به یک سری گنج بزرگ که به سرقت رفته و در آنجا توسط دزدان پنهان شده دست پیدا میکند و…
خلاصه داستان: خانواده ی ترپ در یک شهر زیبا به نام زالتسبورگ در اتریش زندگی میکنند. دختری به نام ماریا که به آواز و موسیقی علاقمند است، زندگی خویش را در صومعه رها کرده تا تعلیم و مراقبت ار هفت فرزند کاپیتان تِرَپ رو در این شهر بر عهده بگیرد…