خلاصه داستان: دکتر جیم کنراد برای ماهیگیری به شهر کوچک بورلی پاینز در آلاسکا سفر میکند. آنها در حالی که با یکی از دوستانشان بیرون بودند، گوزنی را پیدا میکنند که گوشتش کنده شده است. آنها گمان میکنند شکارچیان آن را برای لاشخورها گذاشتهاند، اما شکارچیان از راه میرسند و میگویند که...
خلاصه داستان: دو برادر به هم چسبیده (گربه و سگ) است که دارای دو بعد هوشیاری و عاطفی هستند. گربه سگ از والدین خود که یک قورباغه و یک موجود پاگنده بودند توسط گردباد جدا شدند. مکان زندگی گربه سگ در خانهای در حومه نیربورگ است. خانه گربه سگ نیمی به شکل ماهی و نیمی به شکل استخوان است و در این خانه با وینزلو (موش) زندگی میکنند و ماجراهای خنده داری را رقم میزنند…
خلاصه داستان: یک کره اسب نقرهای، برادرانش استورم و ارو و دوستانشان، حیوانات بوتهزار، در تلاش مداومشان برای مقاومت در برابر تلاشهای انسانها برای دستگیریشان تمرکز دارد.
خلاصه داستان: دو دوست به نامهای «راسی» (بچه روباه) و «باتی» (بچه خرس) به همراه خانوادههای خود در جنگل چاکل زندگی میکنند (در نسخۀ اصلی مجموعه، «راسی» با نام «راستی» ([Rusty] و «باتی» با نام «باتِنز» [Buttons] معرفی شدهاند). آنها هر روز با ماجرایی جدید روبرو میشوند و داستانی تازه خلق میکنند. این نکته را هم فراموش نکنید که جنگل چاکل در اصل یک پارک جنگلی حفاظت شده است.