خلاصه داستان: علی دانش، باستانشناس وزارت فرهنگ و هنر در پی حفاری به مجموعه ای با قدمت سه هزار سال دست مییابد که ارزش هنگفتی را برای آن تعیین میکنند. دانش موضوع کشف مجموعه را به اطلاع خبرنگاران جراید میرساند. رؤسای وزارت خانه که درصدد تصاحب مجموعه هستند دانش را از بابت اطلاع دادن به جراید شماتت میکنند و برای فروش آن به چند نفر خارجی اقدام میکنند. از سوی دیگر تیمسار عضدی که اشیای عتیقه را در موزه شخصی اش جمعآوری میکند و دلالی به نام نصرت نیز برای به چنگ آوردن مجموعه سر و دست میشکنند. ...
خلاصه داستان: دو باجناق در یک محله زندگی میکنند و گهگاه با هم رفت و آمد دارند و میهمانیهای خانوادگی سادهای برگزار میکنند؛ اما پس از مدتی به دلیل چشم و همچشمی، روش خود را تغییر میدهند و مهمانیهای مجللتری برگزار میکنند تا آنجا که کمکم مجبور میشوند برای تهیه سوروسات مهمانی، وسایل منزلشان را هم بفروشند یا پول قرض کنند...
خلاصه داستان: سلیمان (حسین گیل) در پی بیکاری و فقر در دوران ایران پهلوی به همراه برادرش نمکی (مهدی فخیم زاده) که معلول ذهنی است به شهر میآید، اما نمکی در شهر گم میشود و مشکلاتی به وجود میآورد.
خلاصه داستان: شهاب و محمود كه تجربه اندكي در كوه نوردي دارند، به رغم نظر دوست با تجربه شان ناصر براي فتح ديواره علم كوه اقدام مي كنند. محمود كه تجربه اش از شهاب كمتر است بر اثر حادثه اي سقوط مي كند و ...
خلاصه داستان: مدبّر، گویندهٔ گفتارِ متنِ فیلمهای تلویزیونی، در نمایی از یک فیلمِ مستند همسرش، کیان، را در سواریِ مردِ ناشناسی میبیند. با کمکِ کارگردان و تدوینگر مرد بیگانه را که عتیقهفروش است و حقنگر نام دارد میجوید. در دیدار با حقنگر درمییابد که...
خلاصه داستان: اصغر زاغی شاغل در تماشاخانه، در واقع با خبرچینی برای ساواک امرار معاش میکند. وی بهطور تصادفی پی به مخفی گاه انقلابیون در همسایگی خود می برد ولی هنگامیکه قصد لو دادن آنها را دارد متوجه مهربانی و دلسوزی انقلابیون در حق خودش و زن و بچه بیمارش میشود. پس پشیمان شده و راه فرار آنها را فراهم میکند و خودش هم نقل مکان میکند.
خلاصه داستان: محمدجواد حلیمی کارمند ساده دولت، پس از سالها اجاره نشینی با زدن از نان شب خانواده اش آلونکی در حاشیه پایتخت به نام هرت آباد دست و پا میکند. در شب دوم سکونت دزد به خانه آنها میزند که حلیمی وی را دستگیر میکند. او قصد دارد دزد را تحویل مقامهای پاسگاه دهد که اهالی منطقه منعش میکنند. حلیمی که پیرو قانون است دزد را به پاسگاه میبرد اما ...