خلاصه داستان: ماشاءالله ایرانمنش از کرمان راهی پایتخت میشود تا ارث پدریاش، آپارتمان شمارهٔ ۱۳ را بفروشد و کارگاه تراشکاری کارفرمای خود را در زادگاهش خریداری و با دختر محبوبش ازدواج کند؛ اما آپارتمان به دلیل وجود ساکنان مجتمع که آدمهای بدقلقی هستند فروش نمیرود.
خلاصه داستان: دکتر رضا کمالی با آزار و تنبیه فرزندش، سینا، میخواهد از او دانش آموز ممتازی بسازد. روزی سینا از ترس پدر به درون ماشین لباسشویی مرموز خانه پناه میبرد. کسی توضیح دکتر کمالی را که چه بر سر فرزندش آمده باور نمیکند و او را در بیمارستان بستری میکنند، اما او میگریزد و در موقع فرار به درون ماشین لباسشویی بیمارستان میافتد،..
خلاصه داستان: یک بسیجی تبلیغاتی به نام «قاسم»(علیرضا اسحاقی) به جبهه اعزام میشود. با وجود این که کار او تبلیغات و گرفتن عکس از صحنههای درگیری رزمندگان با سربازان عراقی است ولی برای کمک به خط مقدم میرود. دوربین او تمام ماجرا را فیلم میگیرد.
خلاصه داستان: ناخدای یک لنج مسافرکش در جنوب، به نظر توسط شریکش به قتل می رسد، حال آنکه مسبب اصلی قتل قاضی شهر است و هم اوست که مانع شکل گیری تحقیق در خصوص شناسایی قاتل می شود.
خلاصه داستان: با مرگِ «حساممیرزا رفیعالملک»، میراث خاندان رفیعالملک به همسرش «فروغالزمان» میرسد؛ اما خواهر و برادرِ حساممیرزا، «تاجالملوک» و «کامران میرزا»، که تنها بازماندگان این خاندان هستند از این موضوع خشنود نیستند؛ بنابراین با طرح نقشهای، سعی در تصاحب مجدد میراث خانوادگی دارند. نقشهٔ توطئه این است که با اجرای نمایشی که «کامران میرزا» نوشته، ثابت کنند «فروغ الزمان» مجنون است و احتمالاً بعداً او را از سر راه بردارند...
خلاصه داستان: سعید کارمند بخش نظارت پرواز فرودگاه، عضو یک گروه جاسوسی است و اطلاعاتی که به دست میآورد در اختیار اعضای گروهش میگذارد، در حادثه سقوط هواپیمای ایرباس ایران توسط ناو آمریکایی در خلیجفارس خانوادهاش را از دست می دهد و …
خلاصه داستان: در پی وقوع انفجار خودرویی ارشد گروه تحقیق پلیس شروع به کار کرده و با کمک یکی از مجروحان حادثه هویت و شمارهٔ خودروی عامل اصلی بمبگذاری (تیمور ایدهلو) شناسایی میشود. تیمور که سال گذشته در جریان توزیع مواد مخدر دستگیر شده بود به ده سال زندان در دادگاه سنندج محکوم شده ولی به قید ضمانت آزاد و متواری میگردد. با...
خلاصه داستان: پسری با نام جهانگیر پس از پایان خدمت سربازی تصمیم دارد با دختری به نام ناهید ازدواج کند. اما پدر ناهید شرط ازدواج را داشتن کار مناسب تعیین میکند. جهانگیر که در مهلت تعیین شده موفق به پیدا کردن کار نشده از پدر بازنشستهاش (ماشااله خان) کمک میطلبد. ماشااله خان تصور میکند که...
خلاصه داستان: علی خان، پس از سالها زندگی در کوهستان با همسر و دخترش به زادگاه خود بازمیگردد تا انگیزهٔ قتل برادرش را که به دست عوامل خان کشته شدهاست روشن کند…
خلاصه داستان: دکتر متینی در سالهای پیش از انقلاب، ابتدا جزو دانشجویان مبارز بوده اما با طرح و توطئه پدرزنش کهٔ از سران ساواک بوده، به همرزمانش خیانت کرده و از این رهگذر به زندگی مرفهی دست یافتهاست. پس از انقلاب، همسرش به همراه خانواده خود به خارج از کشور رفته و متینی برای جبران گذشته، تمامی دارایی اش را در اختیار بیمارستان گذاشته و...