خلاصه داستان: موضوع فیلم به دوران پس از جنگ ایران و عراق و اثرات آن بر جامعه ایرانی بازمیگردد.
طوفان (جمشید هاشمپور) نام شخصیت اصلی این فیلم که در دوران جنگ زن و فرزند خود را از دست داده و پس از گذشت سالها کمکم به آرامشی نسبی رسیده تا اینکه یکی از خائنین به مملکت در دوران جنگ، از زندان آزاد شده و چون طوفان در زندانی شدن وی و اعدام برادرش نقش اساسی را داشته پس به سوی وی رفته و درصدد انتقام به هر نحوی بر میآید.
خلاصه داستان: به هنگام عملیات کربلای پنج رزمندگان دو گردان مالک و حبیب با ماشین نظامی دشمن درگیر میشوند. لحظاتی درونی و عمیق، با نبردی پرحجم و سنگین آمیخته میشود. شرایط نابرابر این نبرد و خصوصیات خاص مهدی و عباس (فرماندهان بسیجی) حالات و اتفاقاتی، خارج از انتظارات و پیشبینیهای معمول جنگها را، سبب میشوند.
خلاصه داستان: جلال از همسرش جدا میشود و با همکاری یک کلاهبردار به سرقت از یک خانهٔ مسکونی اقدام میکند. جلال از روی تصادف متوجه گفت و گوی یک گروه خرابکار دربارهٔ توطئه بمب گذاری میشود و موضوع را به پلیس اطلاع میدهد. اما مأموران به جلال بدگمان میشوند و او را بازداشت میکنند. سرگرد هاشمی، افسر ویژهٔ ادارهٔ آگاهی، متوجه...
خلاصه داستان: ابراهیم عسگری که در فرانسه تحصیل می کند به طور اتفاقی از فعالیت یکی از گروه های ضد حکومتی اطلاعاتی به دست می آورد و برای افشای آنها به ایران می آید..
خلاصه داستان: تورچی به همراه چند تن از همدستانش شكوهی را از زندان آزاد میكند. آنها به قصد خروج از كشور به یكی از روستاهای مرزی سیستان میروند. در روستای مرزی للوك و خورشید، در پی عشقی طولانی و پشت سر گذاشتن موانع بسیار، زندگی مشتركشان را آغاز كردهاند. گروه تورچی به واسطهی مرد سابقه داری به نام مهران فر للوك را اغوا میكنند تا...
خلاصه داستان: زمان جنگ ایران و عراق است و دامنهٔ جنگ به خلیج فارس نیز کشیده شده و کشتیهای نفتکش ایرانی مورد حملهٔ دشمن قرار میگیرند. در این میان یک ناخدای جوان تصمیم به عبور کشتی نفتکش از تنگهٔ هرمز میگیرد و برای این کار از ناخدایی بازنشسته ولی پرتجربه کمک میخواهد. ناخدای پیر در ابتدا تمایلی برای انجام این کار ندارد اما...
خلاصه داستان: نان و شعر فیلمی به کارگردانی و نویسندگی کیومرث پوراحمد محصول سال ۱۳۷۲ است. این فیلم بر اساس داستانی از مجموعه قصه های مجید، نوشته هوشنگ مرادی کرمانی ساخته شده است.
«مجید» که در نانوایی کار میکند، شعر میسراید و شعرهایش را برای چاپ به مجلهها میفرستد. او تصادفاً چند صفحه از رمان «بینوایان» هوگو را به دست میآورد و برای تهیهٔ خود کتاب به کتابخانه میرود. اما مسئولان کتابخانه به این دلیل که مجید عضو کتابخانه نیست کتاب را به او امانت نمیدهند. مجید یکی از کتابهای شوهر خواهرش آقاکمال را به کتابخانه میبرد و با کتاب «بینوایان» عوض میکند، غافل از آن که لای کتاب آقاکمال یک چک ۶۳۵ هزارتومانی است...
خلاصه داستان: این فیلم دنباله فیلم “زندگی و دیگر هیچ” می باشد. در روستایِ کوکر (اطراف رودبار ایران)، حسین به خواستگاریِ دختری بهنامِ طاهره میرود اما چون خانه ندارد به او پاسخِ منفی میدهند. همان شب زلزله تمامِ مردم را بی خانه میکند. حسین در بی خانمانی خود را با همه یکسان و خوشحال میبیند و باز هم به دنبال طاهره میرود…
خلاصه داستان: داستان مجموعه دربارهٔ پدر میانسالی به نام «اسدالله خان» است. اسداللهخان پدری مهربان، خانوادهدوست، دلسوز و در عین حال سختگیر و پرصلابت است. به باور او همهٔ پسرانش پس از ازدواج میبایست در خانهٔ بسیار بزرگ او زندگی کنند. او چنین سیاستی را در مورد دو دخترش «مهری» و «زری» در پیش نگرفته و به همین جهت آنها دارای زندگی مستقلی هستند.