خلاصه داستان: پس از تصرف شهر مهران توسط نیروهای عراقی، قرار بر این میشود که حاج احمد امین با به راه اندازی جنگهای غافلگیرانه در یکی از محورهای جزایر مجنون توجه نظامیان عراقی را جلب کند. رضا، معاون حاج احمد، که از نقشه بی اطلاع است، به دلیل حضور وسیع نیروهای عراقی با حاج احمد و نیروهای تبلیغاتی درگیر میشود. پس از حملهٔ نظامیان عراقی و کشته و مجروح شدن عده ای از رزمندگان، رضا ...
خلاصه داستان: خاطره شرافت، دختر ناهید و بهرام، در روز پانزدهمین سالگرد تولدش به دبیرستان میرود، اما بازنمیگردد. ناهید بر اثر این حادثه بیمار میشود و بهرام مأموران اداره آگاهی و دوست خانوادگی شان سرهنگ نصیری را به کمک میطلبد. همه جا جست و جو میشود و همه آشنایان دور و نزدیک در مظان اتهام قرار میگیرند. محمد رضا، پسر جوان سرهنگ نصیری، یکی از متهمان است که...
خلاصه داستان: با شنیدن خبر نابودی یک بیمارستان صحرایی، دکتر امیر راستین همسر باردارش لیلی را نزد پدر همسرش، قوام، میگذارد و به جبهه میرود. در غیاب شوهر، لیلی به کار نقاشی و نگارش کتاب مشغول است. در ضمن با سامان، که مدیر یک مؤسسه انتشاراتی است برای چاپ کتابش همکاری میکند. خبر کشتهشدن دکتر راستین، لیلی را دگرگون میکند....
خلاصه داستان: دختر عمو و پسر عمویی (پروانه و موسی) قصد ازدواج دارند لیکن پدر دختر به پول نیاز دارد، و شرط ازدواج تهیه پول میشود! مرد برای اجرای شرط راهی سفر میشود. در شهر بر اثر یک اتفاق، در جریان تعقیب یک مبارزه سیاسی، او نیز دستگیر، زندانی و شکنجه میشود. اما به هنگام انتقال او و دیگر زندانیان فراری، در یک سرقت مسلحانه شرکت میکند...
خلاصه داستان: نصرت که دچار رشد غیرعادی اندام شده است برای مداوا به تهران میآید. کیومرث شوهر خواهر او که راننده یک شرکت تبلیغاتی است برای درآمد بیشتر تصمیم میگیرد از وجود او برای کارهای تبلیغاتی استفاده کند و بعد از حضور نصرت در چند آگهی به درخواست همسرش این کار را متوقف میکند...
خلاصه داستان: کمالی صاحب تنها خانه مجلل کوچه خورشید که همراه همسرش نرگس خاتون از حضور یک مرد و خرسش در محله ناراضی اند، تلاش میکنند تا او را از محله بیرون کنند در مقابل، بچههای محله که نمیخواهند تنها سرگرمی خود را از دست بدهند، با کمک خاله خراسانی به دفاع از خرس برمی خیزند.
خلاصه داستان: قدیر ظفرلو صاحب یک شرکت مضاربهای جهت تهیه ویزای سفر برای دخترش فرشته، او را به عقد راننده خود امیر درمیآورد. ملوک همسر اول قدیر، امیر را در جریان قرار داده و امیر نیز از خروج فرشته جلوگیری میکند. فرشته که برای رهایی خود به منزل پدرش رفته بود با طلبکاران پدرش روبرو میشود و به منزل امیر بازمیگردد. قدیر به آمریکا میرود اما پس از چند سال به ایران بازگردانده میشود. سرانجام او با کمک فرشته سرمایه خود را بین سهامداران تقسیم میکند…
خلاصه داستان: گروهی رزمنده که برای یافتن «جعبه سیاه» مأموریت دارند در محاصره دشمن قرار میگیرند و شکست میخورند. گروهی دیگر به محل اعزام میشوند که رهبری آن به عهدهٔ برادر فرماندهٔ گروه قبلی است. موقع عبور از پرتگاهی که میان دو صخره قرار گرفته است و با...