دانلود سریال ایرانی و قدیمی هزار دستان محصول سال ۱۳۶۶ – ۱۳۵۸ ارتقا کیفیت با استفاده از تکنولوژی هوش مصنوعی

* قسمت 16 (قسمت آخر) اضافه شد *
مدت زمان: 45 دقیقه کشور:

رضا (با بازی جمشید مشایخی) شخصیت اصلی هزاردستان است. ابتدا او را در هیئت پیرمردی خوشنویس می‌بینیم که با همسرش، قمربانو (با بازی شهلا میربختیار)، در مشهد و به دور از جنجال‌های سیاسی تهران زندگی می‌کند. خلوت این زن و شوهر پیر را حضور مفتش شش‌انگشتی (با بازی داود رشیدی) برهم می‌زند. مفتش رضا را به علتی نامعلوم دستگیر می‌کند و با تهدید و ارعاب و شکنجه از او می‌خواهد به جرمی نامشخص اعتراف کند. این بازجویی‌ها محملی می‌شود برای بازگشت به گذشتهٔ پر ماجرای «رضا خوشنویس» در سی سال پیش، زمانی که شهرتش «تفنگچی» بود...

رضایت کاربران
86% (14 رای)

هزاردستان یک مجموعهٔ تلویزیونی ایرانی ساختهٔ علی حاتمی است که در سال‌های ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۶ به صورت مجموعهٔ تلویزیونی برای تلویزیون ایران ساخته شد. پروژهٔ هزاردستان بعد از ۸ سال تمام شد. طرح اولیه این سریال در سال ۱۳۵۴ با عنوان جادهٔ ابریشم و با حضور شخصیت‌هایی مثل سید حسن مدرس، میرزا کوچک خان و رضاشاه به ذهن حاتمی آمد و بعد از تغییرات اساسی که ماهیت کار را عوض کرد. این مجموعهٔ تلویزیونی در روز جهانی میراث دیداری و شنیداری در فهرست ملی برنامهٔ حافظه جهانی یونسکو ثبت شد. ماندگارترین تأثیر هزاردستان در تاریخ سینمای ایران، ساخته‌شدن شهرک سینمایی غزالی است؛ شهرکی که به گفتهٔ خود علی حاتمی، زمان شروعش جوان بوده و وقتی تمام شده پیرمردی از شهرک بیرون آمده‌است. در این شهرک محله‌های اصلی و قدیمی تهران با زیربنای ۷هزار متر مربع ساخته شده و ۳۰هزار متر مربع به خیابان لاله‌زار و میدان توپخانه اختصاص یافته‌است؛ آن هم به گونه‌ای که نمای بیرونی ساختمان‌ها قابل جابه‌جا شدن باشد و بتوان هر عمارت را به بنایی دیگر تبدیل کرد.

فیلمنامهٔ هزاردستان بیش از ۸ تا ۱۰ بار بازنویسی شده و بعد از وقفه‌ای دو ساله فیلمنامه اگر از حاتمی خواستند که ویرایش چهارمش مورد قبول واقع شد. همهٔ اینها به زعم خود حاتمی باعث شد که فرم لایه‌لایه و هزارویک‌شبیِ کار از بین برود؛ که حتی ماجرای عشق رضا خوشنویس به دختر استادش به‌کلی از بین رفت. به گفته‌ای ۱۱ ساعت از سریال «هزاردستان» سانسور و خیلی از صحنه‌ها کم شد. گرچه این حذفیات هم‌اکنون در آرشیو صدا و سیما وجود دارد و در نسخه‌های پخش شده مختلف، صحنه‌هایی کم و زیاد می‌گردد.

این سریال به داستان زندگی رضا خوشنویس، که شخصیتی تخیلی مبتنی بر شخصیتی تاریخی به‌نام کریم دواتگر است و نظریهٔ توطئه‌ای مبنی بر دست داشتن شخصیتی به نام خان مظفر در وقایع پشت پردهٔ سیاسی و اجتماعی ایران در دوران قاجار و پهلوی می‌پردازد. محیط بازیگری این سریال در محیطی بازسازی‌شده از تهران قدیم است.

فیلم در دو بخش اصلی تشکیل شده‌است، بخش اول داستان رضا تفنگچی است، که در دوران احمدشاه و آغاز حکومت رضا شاه واقع شده و بخش دوم در مورد زندگی رضا خوشنویس است که همزمان با دوران پایانی حکومت رضا شاه و آغاز حکومت محمدرضا شاه است. پس از مرگ حاتمی، دو فیلم سینمایی با تدوین واروژ کریم‌مسیحی بر اساس هزاردستان ساخته شد. این دو فیلم کمیته مجازات و طهران روزگار نو نام دارند. تیتراژ اولیه فیلم، پیش‌درآمدی در آواز اصفهان ساختهٔ مرتضی نی‌داوود (سازنده تصنیف مرغ سحر) با تنظیم برای ارکستر از مرتضی حنانه است.

داستان هزاردستان دو دوره از تاریخ معاصر ایران را روایت می‌کند: اواخر حکومت احمد شاه تا آغاز سلطنت رضا شاه و دوران پایانی حکومت رضا شاه تا به تخت نشستن محمدرضا پهلوی. بسیاری از شخصیت‌های این مجموعهٔ تلویزیونی برگرفته از یک یا چند شخصیت تاریخی هستند که با تخیل فیلمساز درآمیخته‌اند و داستانی غیرمستند از وقایع تاریخی دوران خود را روایت می‌کنند.

این اثر در روز جهانی میراث دیداری و شنیداری در فهرست ملی برنامه حافظهٔ جهانی یونسکو ثبت شد.

داستان

جمشید مشایخی در نقش رضا خوشنویس/تفنگچی

رضا (با بازی جمشید مشایخی) شخصیت اصلی هزاردستان است. ابتدا او را در هیئت پیرمردی خوشنویس می‌بینیم که با همسرش، قمربانو (با بازی شهلا میربختیار)، در مشهد و به دور از جنجال‌های سیاسی تهران زندگی می‌کند. خلوت این زن و شوهر پیر را حضور مفتش شش‌انگشتی (با بازی داود رشیدی) برهم می‌زند. مفتش رضا را به علتی نامعلوم دستگیر می‌کند و با تهدید و ارعاب و شکنجه از او می‌خواهد به جرمی نامشخص اعتراف کند. این بازجویی‌ها محملی می‌شود برای بازگشت به گذشتهٔ پر ماجرای «رضا خوشنویس» در سی سال پیش، زمانی که شهرتش «تفنگچی» بود.

علی نصیریان در نقش ابوالفتح

«رضا تفنگچی» در اواخر حکومت احمدشاه، تیرانداز قابلی بود و «تفنگچی خاصه» یکی از شاهزاده‌های قاجار به حساب می‌آمد. با نازشستی که در هر شکار از شازده می‌گرفت سور و ساتش همیشه به راه بود. تا این که با مرد صحافی به نام ابوالفتح (با بازی علی نصیریان) آشنا شد. ابوالفتح او را به خاطر مهارتش در تیراندازی برای مأموریتی در نظر گرفت. این مأموریت که به دستور انجمن مجازات انجام می‌شد عبارت بود از ترور اسماعیل خان، رئیس محتکر انبار غله تهران. رضا اسماعیل خان را با شلیک گلوله ترور می‌کند. مأمور تأمینات (باقر میرزا با بازی جهانگیر فروهر) به رضا مشکوک است و همه‌جا مثل سایه او را تعقیب می‌کند. پس از آن برنامه ترور متین السلطنه (با بازی پرویز پورحسینی)، مدیر روزنامه عصر جدید، طرح‌ریزی می‌شود. متین السلطنه که در روزنامه‌اش علیه ترورهای انجمن قلم می‌زند، متهم به خیانت و غرب‌شیفتگی است. رضا او را هم به قتل می‌رساند.

پس از این ترور ابوالفتح بار دیگر به سراغ رضا می‌آید و از نقشه ترور دیگری با او حرف می‌زند. کسی که از او با اسم رمز «هزاردستان» یاد می‌شود. ابوالفتح هزاردستان را سردستهٔ خائنین به مملکت می‌نامد. این ترور منتفی می‌شود چون هزاردستان که از نقشهٔ قتلش باخبر شده با پرداخت پول به انجمن جان خود را می‌خرد.

محمدعلی کشاورز در نقش شعبان استخوانی

شبی رضا دوباره دمی به خمره می‌زند. میرزا باقر که در محفل حاضر است فرصت را مناسب می‌بیند و با او حرف می‌زند. رضا در مستی حرف‌هایی دربارهٔ قتل‌ها می‌زند. شعبون استخونی (با بازی محمدعلی کشاورز) که از لات‌ها و اوباش بنام شهر است و در این زمان از انجمن پول می‌گیرد، رضا را از خانه بیرون می‌کشد و کتک می‌زند. رضای کتک‌خورده به خانه برمی‌گردد و می‌بیند که ابوالفتح منتظر اوست. ابوالفتح به رضا خبر می‌دهد که فرمان قتلش صادر شده و از او می‌خواهد از تهران بگریزد. خود ابوالفتح هم که معتقد است انجمن از مسیر اصلی‌اش منحرف شده (هزاردستان انجمن را خریده) خیال دارد زن و فرزندش را از تهران خارج کند.

میرزا باقر به سراغ رضا می‌آید و از او می‌خواهد اسرار انجمن را فاش کند تا تحت حمایت دولت قرار بگیرد. رضا حاضر به اعتراف نمی‌شود. شعبان رضا و میرزا باقر را در حال صحبت می‌بیند و در فرصتی مناسب میرزا باقر را می‌کشد و به سراغ رضا می‌رود. رضا فرار می‌کند و به مشهد می‌رود.

مفتش شش‌انگشتی که تا این‌جای داستان رضا را شنیده، او را آزاد می‌کند. معلوم می‌شود که او به قصد سرکیسه کردن رضا او را دستگیر کرده. اما رضا خیال بازگشت به خانه‌اش را ندارد. او می‌خواهد به تهران برود و مأموریت ناتمام، یعنی ترور هزاردستان، را به انجام برساند.

عزت‌الله انتظامی در نقش خان مظفر

رضا در گراندهتل ساکن می‌شود. در رستوران با خان مظفر (با بازی عزت‌الله انتظامی) ملاقات می‌کند. خان مظفر، حاکم قبلی کرمان مردی ثروتمند و بسیار بانفوذ است. خان مظفر به او سفارش کتابی خطی از خاطرات خودش را می‌دهد. رضا می‌پذیرد. در حین نوشتن خاطرات متوجه می‌شود که پس از رفتن او، ابوالفتح دستگیر و در زندان به دست همبندش، شعبان استخوانی، کشته شده‌است. در ضمن پی می‌برد که خان مظفر همان هزاردستان است.

در این زمان، تهران در اشغال ارتش متفقین است. مردم ناراضی و گرسنه دست به تظاهرات می‌زنند. یکی از معترضان سیدمرتضی است. شعبان استخوانی که دیگر در خدمت انجمن نیست و از افراد دیگری پول می‌گیرد به همراه نوچه‌هایش به تظاهرکنندگان حمله می‌کند و مغازه‌ها را غارت می‌کند. مفتش شعبان استخوانی را می‌کشد. خوشنویس کل داستان را برای مفتش تعریف می‌کند و به او می‌گوید فرمان قتل مفتش هم صادر شده و از او برای ترور خان مظفر کمک می‌خواهد. مفتش می‌گوید مبارزه با مردی که سر همهٔ رشته‌ها در دست اوست محکوم به شکست است. غلام‌عمه (از نوچه‌های شعبان)، به خونخواهی او و به دستور خان، مفتش شش‌انگشتی را می‌کشد و خود نیز به جرم قتل به دار آویخته می‌شود.

داوود رشیدی در نقش مفتش شش‌انگشتی

خوشنویس با سیدمرتضی که از مبارزان مسلمان است موضوع هزاردستان را درمیان می‌گذارد و می‌گوید که که تنها تا زمانی که کار نوشتن خاطرات خان تمام نشده زنده است و پس از آن به قتل می‌رسد؛ بنابراین خیال دارد خود کار هزاردستان را تمام کند. رضا از بالکن اتاقش در گراند هتل وارد اتاق خان می‌شود. اما در تختخواب خان، سرگارسون هتل (با بازی جهانگیر فروهر) خوابیده‌است. رضا قادر به شلیک نیست. سرگارسون او را از بالکن به بیرون پرتاب می‌کند. جمعیتی پای بالکن اتاق جمع می‌شوند. سید مرتضی در میان جمعیت است و خان مظفر را نگاه می‌کند. صدای راوی (صدای منوچهر نوذری) روی تصویر می‌گوید: «کاری که امروز به دست رضا نشد، فردا به امر خدا، دست مرتضی بساخت. هزاردستان بود و ابردست، غافل که دست خداست بالاترین دست‌ها.»

گویندگان سریال

گفتگوهای این سریال مانند دیگر آثار حاتمی در استودیوی دوبلاژ پالوده و شنیدنی شد. حاتمی کار را به استاد علی کسمایی داد که متخصص فیلمهای پرشخصیت و همچنین دارای نثر فاخر بود. گویندگان سریال هم جملگی از بهترین گویندگان تاریخ دوبله بودند. چه آنهایی که نقشهای اول را گفتند و چه مکمل گوها و…

منوچهر اسماعیلی (بجای جمشید مشایخی، عزت‌الله انتظامی، محمدعلی کشاورز و جمشید لایق)
ناصر طهماسب (به‌جای علی نصیریان، اسماعیل محرابی، اسماعیل محمدی، جهانگیر فروهر و نعمت‌الله گرجی)
ایرج ناظریان (به‌جای داوود رشیدی)
عزت‌الله مقبلی (به‌جای جعفر والی و جهانگیر فروهر در نقش میرزاباقر سرمفتش)
به‌همراه بهرام زند، مهین کسمایی، زهره شکوفنده، خسرو خسروشاهی، حسین عرفانی، بدری نوراللهی، شمسی فضل‌اللهی، احمد رسول‌زاده، اصغر افضلی، ژرژ پطرسی، عطاءالله کاملی، پرویز بهرام، جلال مقامی، منوچهر نوذری، حسین حاتمی، آذر دانشی، حسین معمارزاده، داوود باقری، تورج نصر، کنعان کیانی، مانی (محمد خواجوی‌ها)، مهدی آژیر، پرویز ربیعی، مهدی آرین‌نژاد، منوچهر والی‌زاده، امیرهوشنگ زند، زهرا آقارضا، خسرو شایگان، پرویز نارنجی‌ها، مهین برزویی و…

موسیقی
موسیقی عنوان‌بندی این سریال، بازتنظیمی از تصنیف شاه من ماه من از ساخته‌های مرتضی نی‌داود است. بازتنظیم و اجرای این موسیقی را مرتضی حنانه انجام داد.

  • زبان: فارسی

7 دیدگاه

  1. Master میگه

    سلام دوست گرامی
    مشکل دانلود حل شده و میتوانید دانلود بفرمایید.

  2. rahAm میگه

    سلام، لطفا لینک های دانلودو زودتر ردیف کنید، ممنون

  3. مقدم میگه

    حیفه واقعن یعنی بابت همین یازده ساعت قطعن ماه‌ها وقت گذاشتن و هزینه کردن تا ضبط بشه
    طراحی و ساخت دکور که دیگه بماند

  4. Master میگه

    سلام بله متاسفانه با سانسور بیش از حد سریالها روال داستانها از موضوع اصلی سازنده سریالها خارج شده

  5. مقدم میگه

    سلام
    واقعن جای تاسف داره چنین سریالی با اینهمه رنج و زحمت و مشقت ساخته بشه و یازده ساعتش سانسور شده باشه هر وقت این سریالو دیدم میگم چقدر سکانسهایی که سانسور شده خالیه
    پاره پوره شده
    کاش آرشیو صدا و سیما دست من بود
    قدر زر را زرگر داند

  6. Master میگه

    سلام وقت شما هم بخیر و ممنون از لطفتون بله تمام سریال های قدیمی به امید خدا کم کم با کیفیت جدید و عالی در سایت قرار خواهند گرفت

  7. مقدم میگه

    سلام وقت بخیر و دست مریزاد
    عجب کیفیتی
    سالها منتظر فیلم‌ها و سریال‌های قدیمی با کیفیت بالا بودم
    امیدوارم تداوم داشته باشه و سریال‌ روزی روزگاری را هم با همین کیفیت ببینم در سایت قرار میدین

دیدگاهتان را بنویسید!